معنی نزدیکی به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Adjacency, Affinity, Approach, Approximation, Closeness, Coming, Familiarity, Immediacy, Immediateness, Imminence, Intimacy, Kinship, Nearness, Propinquity, Proximity, Step, Togetherness, Vicinity
فارسی به عربی
تقریب، حافه، دعامه، صله، موافقه
فارسی به ایتالیایی
vicinanza
پیشنهادات کاربران
صمات
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.