معنی نزدیک‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به ترکی

yakın

فارسی به عربی

اضافت الی، اقترب منه، انتهاء، بجانب، جار، حول، فی، قادم، قرب، مجاور، من قبل

فارسی به ایتالیایی

imminente

presso

adiacente

vicino

prossimo

فارسی به آلمانی

An, Auf, Bei, Bei, Cirka, Etwa, Gegen, Herum, In, Mit, Nachbar (m), Über, Über, Um, Um, Umher, Ungefähr, Zu, Angrenzend, Bei, Nah, Nahe, Schließen, Schluss (m), Verschließen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر