معنی همراهی کردن‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Accompany, Attend, Conduct, Convoy, Escort, See, Walk

فارسی به ترکی

eşlik etmek

فارسی به عربی

رافق، مرافق

فارسی به ایتالیایی

accompagnare

scortare

فارسی به آلمانی

Begleiten

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر