معنی همزمان‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Coeval, Coincident, Concomitant, Concurrent, Contemporaneous, Contemporaneously, Contemporary, Together, Simultaneous, Syn-, Synchronous

فارسی به ترکی

aynı anda, eşzamanlı

فارسی به عربی

آنی، معاصر

فارسی به ایتالیایی

simultaneo

فارسی به آلمانی

Gleichzeitig, Zeitgenosse (m), Zeitgenössisch

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر