معنی هم به انگلیسی و سایر زبان ها
Even, Too, Very, Yet
hem, dahi, da
ایضا، علی نفس النمط، کلا
pure
anche
Auch
ألهَمَ: إلهام کرد، وحی کرد، توی ذهنش وتفکّرش إلقاء کردالهَمُّ:أندوه ، غُصّه، نگرانی، حُزن ، ضُعف، سُستی ،سُقم، آب شدن،پیری ، عجز، ناتوانی ،ضعیف : جمع = هُموم. الهِمَّة: هِمّت.هَمّ: عزیمت بدون فعل ،إراده بإنجام عمل(فعل،کار،کردار) أمّا منصرف میشه.