وسیله به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Appliance, Applicator, Gadget, Implement, Instrument, Instrumentality, Intermediary, Lever, Means, Ment _, Organ, Tackle, Tool, Ure_
فارسی به عربی
آله، بدیل موقه، حافز، ذو دور فعال، عده، مقبض، وسط، وسیله، إداه
فارسی به ایتالیایی
mezzo
attrezzo
veicolo
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.