معنی پختن به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Fix, Cook, Seethe, Poach
فارسی به ترکی
pişirmek, pişmek
فارسی به عربی
اخبز، اعدد، شوایه، طباخ، فتحه
فارسی به ایتالیایی
cuocere
فارسی به آلمانی
Backen, Braten, Grill (m), Grillen, Koch (m), Kochen, Köchin (f)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.