معنی پروردن به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Breed, Cradle, Cultivate, Nourish, Raise, Suckle, Tend
فارسی به عربی
ام، جیل، حرض علیه، رحم، شجع، شکل، غذاء، موخره، میناء
فارسی به آلمانی
Bäumen, Hintere, Rückseite (f), Schuß (m), Form, Mutter (f), Der hafen [noun]
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.