معنی پشتیبان‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Ally, Backup, Backer, Behind, Patron, Shield, Support, Supporter, Supportive, Backing

فارسی به عربی

اسناد، ثانیه، راعی، مساند، موید، وراء

فارسی به ایتالیایی

protettore

solidale

فارسی به آلمانی

Finanzierer [noun], Sekunde (f), Unterstuetzer [noun], Zweit-, Zweit, Zweite (m), Zweiter (m), Zwot-, Sicherungskopie [noun], #NAME?, Unterstützung

پیشنهادات کاربران

پناه

هواخواه، بالاخواه

حامی، حمایت کننده

بی پناه

اسلاف

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر