معنی پیشامد به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Accident, Event, Circumstance, Contingent, Development, Happening, Hazard, Incident

فارسی به عربی

حادث عرضی، حدث، ضروره، ظرف

فارسی به آلمانی

Das ereignis, Das happening [noun], Unfall (m), Unfall, Zufall (m), Zufälliges ereignis (n)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر