معنی کوشیدن به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Attempt, Drive, Endeavor, Essay, Exert, Peg, Seek, Struggle, Try, Work
فارسی به عربی
شده، کافح، محاوله، مسعی، اِجتهادٌ، إجهادٌ
فارسی به آلمانی
Probieren [verb], Versuchen
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.