معنی گرمی به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Ardor, Glow, Neighborliness, Warmth
فارسی به عربی
اخدود، تاجج، حراره، حساء، حماس، حماسه، دفء، قوه الشخصیه، وهج
فارسی به آلمانی
Diensteifer, Eifer (m), Eifer (m), Eifer, Erhitzen, Erwärmen, Glut (f), Heizen, Hitze (f), Wärme (f), Wa.rme [noun]
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.