معنی یادگار به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Fetish, Hangover, Heritage, Keepsake, Memento, Relic, Remembrance, Reminiscences
فارسی به عربی
اثر، حاجه تذکاریه، حفل تابینی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.