معنی یکدنده‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Contrary, Dogged, Hard-Line, Headstrong, Inexorable, Inflexible, Mulish, Opinionated, Persistent, Pertinacious, Pigheaded, Single-Minded, Tenacious

فارسی به ترکی

tekdüze

فارسی به عربی

اصرار، حجر صلب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر