tehdas به فارسی | دیکشنری فنلاندی

tehdas
  • کارخانه, کارخانه , ساخت , کاردستی , کارگاه, اسیاب , ماشین , کارخانه , اسیاب کردن , کنگره دار کردن, کارخانه , گیاه , مستقر کردن , کاشتن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر