ylensy d به فارسی | دیکشنری فنلاندی

ylensy d
  • عیاشی , شراب خواری , میگساری, بلع کردن , قورت دادن , سیرکردن, حریصانه خوردن , بلعیدن, پر کردن , اشباء کردن , پر خوردن, گلو , حلق , دره تنگ , گلوگاه , ابکند , شکم , گدار , پر خوردن , زیاد تپاندن , با حرص و ولع خوردن , پر خوری کردن , پر خوری, پر خوردن , از روی حرص و ولع خوردن, حریصانه قورت دادن , بلعیدن , فرا گرفتن , زیاد پر کردن, پرخوردن, زیاد ازاد گذاردن , افراط ورزیدن, سیر کردن , فروشناندن , اشباع شدن , اقناع شدن, چیز , ماده , کالا , جنس , مصالح , پارچه , چرند , پرکردن , تپاندن , چپاندن , انباشتن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر