Mull (m) به فارسی | دیکشنری آلمانی

Mull (m)
  • تنزیب , کریشه , تور, گازپانسمان , مه خفیف.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر