arktisch به فارسی | دیکشنری آلمانی

arktisch
  • شمالی , وابسته بقطب شمال , سرد, شمالگان.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر