da به فارسی | دیکشنری آلمانی
da
-
انجا, درانجا, به انجا, بدانجا, در این جا, دراین موضوع , انجا, ان مکان.
-
بعد از, پس از, از وقتی که , چون که , نظر باینکه , ازاینرو, چون , از انجایی که.
-
سپس , پس (از ان) , بعد, انگاه , دران هنگام , در انوقت , انوقتی , متعلق بان زمان.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.