اسکله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اسکله.[اِ ک ِ ل ِ] (از ایتالیایی، اِ) (از ایتالیائی اسکالا) بندر. لنگرگاه. مرفاء. اسقاله. سقاله. اصقاله. (دزی ج 1 ص 23 و 663). بارانداز. رجوع به اسقاله شود.
فرهنگ معین
(اِ کَ یا کِ لِ) [معر.] (اِ.) در اصل ایتالیایی به معنای بندر، بارانداز کشتی.
فرهنگ عمید
مکان توقف کشتیها برای تخلیه و بارگیری، بارانداز،
حل جدول
محل توقف کشتی
فرهنگ واژههای فارسی سره
بارانداز، لنگرگاه
کلمات بیگانه به فارسی
بار انداز
مترادف و متضاد زبان فارسی
بارانداز، بندر، بندرگاه، لنگرگاه
فرهنگ فارسی هوشیار
بندر، لنگرگاه، بار انداز
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.