معنی طلایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
منسوب به طلا، ساخته شده از طلا، دارای رنگ زرد، (کن.) بسیار باشکوه. [خوانش: (طَ) [ع - فا.] (ص نسب.)]
بور
زرد براق
زرین
زرین
زری، زرین، زرینفام، زرینه، زریون،
(متضاد) سیمین، به رنگ طلا، پررونق، باشکوه، بسیاردلنشین
پارسی است تلایی زرین و رنگ زر رنگ زرد زر گون (صفت) منسوب به طلا زرین: انگشتر طلایی، برنگ طلا زرد براق: گیسوان طلایی، (اسم) یکی از انواع رنگهای زرد و براق نوعی اکلیلی. برنگ طلا، زرد براق