معنی تسبیحات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تسبیحات. [ت َ] (ع اِ) ج ِ تسبیح. اذکار و اوراد. (ناظم الاطباء):
صبر کردن جان تسبیحات تست
صبر کن کان است تسبیح درست.
مولوی.
رجوع به تسبیح شود.
فرهنگ معین
(~.) [ع.] (اِ.) جِ تسبیح.، ~اربعه عبارت سبحان الله والحمدلله و لا اله الا الله و اللهاکبر که در رکعت های سوم و چهارم نماز معمولاً سه مرتبه قبل از رکوع خوانده می شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر اسم) جمع تسبیح.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.