ریتم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ریتم. (فرانسوی، اِ) توالی ضربات آهنگ که برای موزون کردن نوای موسیقی به کار می رود. ضرب. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

وزن موسیقی شامل توالی ضربات آهنگ، تأکید و سرعت آن ها، لحن، آهنگ. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

(موسیقی) وزن موسیقی، ضرب‌آهنگ،
[عامیانه] چگونگی توالی بخش‌های مختلف یک عمل،

حل جدول

ضرب، ضرباهنگ

ضرباهنگ

ضرب آهنگ

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آهنگ

مترادف و متضاد زبان فارسی

ایقاع، ضرب، وزن

فرهنگ فارسی هوشیار

آهنگ، وزن، قاعده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری