معنی صمیمانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
صمیمانه. [ص َ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) (از: صمیم + انه، پسوند اتصاف) از روی صمیمیت. از روی دوستی. خالصانه.
(ص مر.) صمیم، صمیمی، (ق مر.) از روی صمیمیت، خالصانه. [خوانش: (صَ نِ یا نَ) [ع - فا.]]
از روی یکرنگی و دوستی، خالصانه، دوستانه،
خالصانه، دوستانه، بااخلاص
پای مردانه
اخلاصآمیز، بااخلاص، صادقانه، قلباً، مخلصانه،
(متضاد) غیرصمیمانه
(صفت) صمیم صمیمی: روابط صمیمانه ای با او دارد، از روی صمیمیت خالصانه: یا او صمیمانه رفتار می کند.