عملکرد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عملکرد. [ع َ م َ ک َ] (ن مف مرکب، اِ مرکب) نتیجه ٔ کار. میزان کار. (فرهنگ فارسی معین). حاصل محصول: عملکرد این قریه ده هزار تومان است. عملکرد این ده صد خروار است: مستوفی... در محاسبات عمل نماید، و نسخه ٔ عملکرد او را بعد از رقم عالیجاه وزیر دیوان اعلی به عالیجاه مستوفی خاصه رسانیده... (تذکرهالملوک ص 46).
فرهنگ معین
(~. کَ) [ع - فا.] (ص مف.) (عا.) کارکرد، نتیجه کار.
فرهنگ عمید
کارکرد، میزان کار، حاصل و نتیجۀ کار،
حل جدول
نتیجه و راندمان
فرهنگ واژههای فارسی سره
کارکرد
مترادف و متضاد زبان فارسی
حاصل، راندمان، فعل، کارکرد، میزانکار، نتیجه
فرهنگ فارسی هوشیار
نتیجه کار، میزان کار، حاصل محصول
پیشنهادات کاربران
کارکرد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.