معنی فاکس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

[انگ.] (اِ.) = فَکس: دستگاهی برای مخابره تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، دورنگار (فره)، دورنویس، نمابر، پست تصویری.

حل جدول

دورنگار

نمابر

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

دورنگار

کلمات بیگانه به فارسی

دورنگار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر