معنی فرودگاه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فرودگاه. [ف ُ] (اِ مرکب) منزل. (یادداشت بخط مؤلف). محل فرودآمدن. (آنندراج). || لشکرگاه و معسکر. (ناظم الاطباء). || نشیمنگاه هواپیما. مهبط. (یادداشت بخط مؤلف). جایی که هواپیماها در آن فرودآیند و مسافران خود را سوار یا پیاده کنند. مَطار. رجوع به فرودآمدنگاه شود.

فرهنگ معین

محل فرود آمدن، محوطه مخصوص نشستن هواپیما. [خوانش: (فُ) (اِمر.)]

فرهنگ عمید

جای فرود آمدن، محل پایین آمدن،
میدان وسیع دارای باند آشیانه، و دستگاه‌های دیگر برای فرود آمدن یا پرواز کردن هواپیما،

فرهنگ فارسی هوشیار

منزل، محل فرود آمدن نشیمنگاه هواپیما، مهبط

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر