معنی چمن زار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چمن زار. [چ َ م َ] (اِ مرکب) معروف است. (از آنندراج). مرغزار سبز و خرم. (ناظم الاطباء). جایی که چمن و سبزه روید. چمنستان. چمن خیز:
بیا ساقی ای نوبهار طرب
ز نخل قدت برگ و بار طرب
بیاد گل آن چمن زار فیض
بده لاله گون جام سرشار فیض.
طغرا (از آنندراج).
رجوع به چمن خیز و چمنستان شود. || کنایه ازرخسار معشوق:
روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست
که بر طرف چمن زارش همی گردد چمان ابرو.
حافظ.

فرهنگ معین

زمینی که در آن چمن بسیار باشد، زمینی که چمن در آن کاشته شود. [خوانش: (چَ مَ) (اِمر.)]

فرهنگ عمید

جایی که چمن در آن فراوان باشد، زمینی که در آن چمن کاشته باشند، مرغزار،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) زمینی که در آن چمن بسیار باشد، زمینی که چمن در آن کاشته باشند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر