معنی احمقانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(اَ مَ نِ) [ع - فا.] (ق.) به شیوه احمق، بی خردانه، سفیهانه.
مانند احمقان، احمقوار، از روی حماقت،
ابلهانه، بیخردانه، سفاهتآمیز، سفیهانه، نابخردانه،
(متضاد) عاقلانه، عالمانه
بی خردانه خلانه بشیوه احمق بیخردانه سفیهانه: احمقانه سخن میگوید، (صفت) احمق وار در خور احمقان: شعر احمقانه.