معنی اسکن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اسکن.[اَ ک َ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از سکون. آرمیده تر.
اسکن. [اِ ک ِ] (اِ) در تداول مَشتی ها، اسکناس.
اسکن. [] (اِ) بهندی اسم بهمن ابیض است.
(اِ کَ) [انگ.] (اِ.) تصویری که به کمک اسکنر به دست می آید.
ازروسی چاو ارزبرگ (اسم) اسکناس