معنی تخم مرغ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~ِ مُ) (اِمر.) بیضه مرغ، تخم ماکیان.
جسمی تقریباً بیضوی با پوستی نسبتاً محکم که در شکم مرغ خانگی تولید میشود، و از چند قسمت تشکیل میشود: ۱) پوست آهکی که دارای منافذ ریز برای تنفس نطفه است، ۲) پوست نازکی که در داخل پوست آهکی وجود دارد، ۳) آلبومین یا سفیدۀ تخم که مایع لزج بیرنگی است و پس از پخته شدن سفید و سفت میشود، ۴) زرده که مادهای است چرب و زردرنگ و در میان سفیده قرار دارد، ۵) نطفه، بیضۀ مرغ، خایه،
(اسم) بیضه مرغ تخم ماکیان خایه. یا تخم مرغ عسلی. تخم مرغی که در آب گرم نیم پز کنند.
آستینه
آستیه
آشتینه