معنی زبانزد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(~. زَ) (ص مف.) معروف، مشهور.
موضوعی که بر سر زبانها افتد و در همهجا بگویند، مطلبی و سخنی که عدۀ بسیاری از آن آگاه شوند و به یکدیگر بگویند،
مثل، مصطلح، مشهور، معروف
(صفت) آنچه که بر سر زبانها افتد مطلبی که گروه بسیار از آن مطلع شوند: }} زبانزد خاص و عام شد . {{
اصطلاح