معنی صادرات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صادرات. [دِ] (ع ص، اِ) ج ِ صادره. مقابل واردات. || در تداول علمای اقتصاد و بازرگانان، کالاهائی است که از نقطه ای به نقطه ٔ دیگر و مخصوصاً از کشوری به کشور دیگر فرستاده شود.
صادرات ایران: از مقایسه ٔ صادرات ایران در عصر حاضر با عصر قدیم مشاهده میشود که ارقام صادراتی کشور نه تنها ترقی نکرده بلکه تنزل فاحشی در آن پیدا شده است. امروز ایران جزء کشورهائی است که برای ممالک طبقه ٔ اول مواد اولیه تولید میکند، ولی در زمان قدیم، یعنی از عهد هخامنشیان و اشکانیان کشوری تجارتی و صنعتی بوده است که مصنوعات فلزی و منسوجات آن در کشورهای دیگر مشتری داشته. پس از استیلای عرب نیز رونق تجارتی این کشور از میان نرفت و تجار ایرانی مصنوعات کشور خود را در شهرهای مهم اسلامی به فروش میرسانیدند. در حمله ٔ مغول تجارت ایران نیز لطمه ٔ فراوان دید و از عهد صفویه که اروپا در شاهراه تمدن و ترقی مادی افتاد بازارهای ایران در این ممالک ازدست رفت. اینک برای مقایسه ٔ صادرات ایران در قدیم وعصر حاضر تاریخچه ای از صادرات کشور در طول تاریخ درج میشود:
صادرات ایران قبل از هخامنشی: در ایران قدیم یعنی سالها پیش از قرن ششم میلادی در بلخ و سغد و هرات تمدن درخشنده ای وجود داشته و صنعتگران ایرانی در ساختن زیورهای طلا و نقره و فلزات دیگر ماهر بوده اند. در اوستا از زره طلا، کمر طلا، جام طلا یا نقره، نعل اسب، لباس پشمی، گلیم و پوستین و عرابه ها که با طلا زینت شده است و همچنین ظروف برنجی و گلی نام رفته است که طبعاً بعض این مصنوعات درخارج از کشورمشتری داشته است.
عهد هخامنشی: در این دوره امتعه و مال التجاره هائی در نقاط مختلف کشور وجود داشته که نویسندگان عهد قدیم از آن یاد کرده اند، مانند: مس، سرب، نقره، لاجورد در آذربایجان، شمشاد، آهن در گیلان، لاجورد در دماوند، مس در دامغان، فیروزه در خراسان، مس و سرب و فلزات دیگر در باختر، طلا در ماوراء سیحون، اسب های ممتاز و قالی در همدان و گروس، مس و آهن در مغرب دریاچه ٔ ارمی، قیر و نفت و موم معدنی در خوزستان، مس، سرب، نقره در پارس و بختیاری، مروارید وصدف در خلیج فارس و بحر عمان، خاک طلا، ادویه، عطریات، پنبه، شاخ کرگدن، فیل، عاج، عود، صندل، فوفل، آبنوس در هندوستان، مس، سرب، ابزار فلزی در ارمنستان و کاپادوکیه، طلا، شمشاد در کلخید، آلات و ابزار فلزی، اسلحه، منسوجات، منبت کاری، ملیله دوزی و غیره در آسور، قالی، کاشیهای قیمتی، اشیاء زرگری، منسوجات، افسنطین، قیر، شترمرغ، درنا در کلده، ظروف طلا و مجسمه های فلزّی در لیدیّه، آلات و ادوات آهنگری در یونیه (ولایت ینیان)، اسبهای ممتاز و اشیاء نقره و عطریات در کیلیکه، رنگ ارغوان، شیشه، بلورآلات و چوب سدر در فینیقیه، منسوجات کتانی، شیشه آلات، بلور معدنی، کاغذ حصیری در مصر، عاج، چوب های قیمتی، طلا، بلور معدنی در حبشه، کندر، دارچین، زغال اخته، بلسان، لادن، مُرّ مَکّی در عربستان. (ایران باستان ج 2 صص 1511- 1512).
تجارت نفت و قیر خوزستان در این عصر اهمیت عظیمی داشت، چه مصریها برای مومیائی مردگان خریدار آن بودند. پنبه ٔ سغد و باختر به مغرب میرفت و اروپائیان خریدار آن بودند.
دوره ٔ پارت ها: در دوره ٔپارت ها ایران با روم تجارتی وسیع داشت. مال التجاره ای که در این دوره به روم میرفت عبارت بود از منسوجات گوناگون، ادویه، قالی و قالیچه و پارچه های ابریشمی.این پارچه ها را زنان اعیان روم بسیار استعمال میکردند. پلین گوید: قالیچه های ایران از رنگهای مختلف به قیمت گزاف فروخته میشد و زینت قصور رومی بود. در ضمن صادرات ایران به روم در این دوره نام صمغ، کتیرا، جگن معطر (قصب الذریره؟) نیز برده شده است. (پلین، تاریخ طبیعی، کتاب 11 بند 23، کتاب 8 بند 48، کتاب 12 بند 9). از تجارت ایران با ممالک دیگر اطلاعی در دست نیست و نمیدانیم چه چیز بدان کشورها صادر و یا چه چیزاز آنجا وارد میشده است. (ایران باستان ج 3 صص 2697- 2698).
دوره ٔ ساسانیان: کریستن سن میگوید: هیوئن تسیانگ سیاح مشهور چینی که در آغاز قرن هفتم میلادی اوضاع ممالک مغرب آسیا را شرح داده است محصولات صنعتی ایران را چنین وصف میکند: محصولات عمده ٔ این کشور طلا و نقره و مس و بلور و مروارید نادرالوجود و مواد گرانبهای دیگر است. در این کشور پارچه های ابریشمی و قالی و چیزهای دیگر می بافند. مسلماً صنعت پارچه بافی یکی از صنایع مهمه ٔ ایران بوده است. (ایران در زمان ساسانیان ص 78). از چیزهائی که چین از ایران میخرید یکی وسمه ٔ معروف ایرانی بود که بهای گزافی بدان میدادند و ملکه ٔ چین هر سال مقداری برای مصرف شخصی خریداری میکرد. قالی های بابلی نیز طالب فراوان داشت. احجار طبیعی و مصنوعی شام، و مرجان و مروارید بحر احمر ومنسوجات شام و مصر و مواد مخدّره ٔ شرق نزدیک از جانب ایران به چین فرستاده میشد. (همان کتاب ص 79). در دوره ٔ ساسانی بلور معدنی آتیزو که نوعی از مرمر و مانند یشم است و بوئی خوش دارد و سنگ متراکس (مهر درخش) که اکنون انواع آن را سلیمانی مینامیم و سنگی شبیه عاج و سنگ مشهور به حدید از معادن فارس در خارج مشتری داشته. فیروزه ٔ خراسان، سنگهای جوینی و هراتی و لعل بدخشان و مروارید بحرینی به ممالک دیگر صادر میشده. نفت، قالی و قالیچه، پوست و پوستین و هر گونه لباسهای پوستی و رنگ های نباتی مخصوصاً وسمه و حنا و روناس به چین فرستاده میشد. اسلحه ٔ مرو، آهن آلات، زرینه، عطریات و صدفهای خلیج فارس در خارج کشور مشتری داشت.
عصر خلفا: پس از انقراض دولت ساسانیان و اشغال ایران رشته ٔ تجارت این سرزمین گسیخته نشد و بازرگانان به ورود و صدور کالا پرداخته و صنعتگران ایرانی هنر و ذوق خویش را در ساختن بهترین نمونه ٔ مصنوعات آشکار کردند، چنانکه در دوران حکومت اسلامی در بغداد و شهرهای مهم مسلمان نشین ارقام مهمی از انواع کالاهائی که در ایران تولید میشد به مشتریان عرضه میکردند. مؤلف تاریخ تمدن اسلامی گوید: بازرگانان در دوره ٔ خلفای اسلامی در بصره و بغداد و شهرهای مسلمان نشین دیگر سکونت داشتند و بیشتر اینان از مهاجرین ایران و روم و کشورهای مترقی دیگر بودند که مصنوعات و مال التجاره ٔ ممالک رابرای فروش عرضه میداشتند. از جمله امتعه ای که به بغداد میرفت عطرهای نیشابور، منسوجات کتانی، شیز، پارچه های مویی که به مصرف لباس خلیفه و رجال دولت میرسیدو همچنین پرده های ابریشمی از فسا، و بساطها و نخناخ ها (؟) و جانمازها و زیلوها از جهرم و پرده ها و کرسی ها از دشت و بهترین نوع بساط و بندازارها و بالشها ونمطها و کرسیها از ارمینیه بود و ایشان را رنگی سرخ بود که بدان پشم را رنگ کردندی و مانند نداشت و عتابی و جامه های منقش و جامه های حریر اصفهان و جامه های منیر از ری و ابریشم و مطرف های ابریشمین و طبق های چوبین از طبرستان و نیشابور و جامه های کتان و پنبه (بز) از بلخ و کاغذ و نوشادر و کرک و سمور و سنجاب و روباه از ماوراءالنهر و بساطها و جانمازها و جامه های پشمین از بخارا و طیلسان های مقور از کرمان و مقنعه های ابریشمین از جرجان و سوس و بردهای منیر و کاسه ها و شانه ها از ری و کساء و جوراب از قزوین و موزه و سموراز همدان و شیشه و خزف از بصره و حصیر از عبادان و دیبا و نمطها از تستر (شوشتر). (تاریخ تمدن اسلامی ج 5صص 38- 39).
خوارزمشاهیان و مغول: در دوره ٔ خوارزمشاهیان بازرگانان ایران مال التجاره ٔ خود را به چین و مغولستان میبردند و هنگامی که سه نفر از مسلمانان (احمد خجندی، عبداﷲبن امیر حسین جندی، احمد بالجیج) نزد چنگیزخان رفتند مقداری پارچه های زربفت قیمتی نزد او بردند و او همه را به قیمت گزاف خرید. (تاریخ مغول ص 22). در دوره ٔ مغول نیز پارچه های زربفت و قالی بافی رونقی بسزا داشت و فرش و پارچه های پشمی موصل را تجار خارجی به قیمت خوب خریده و صادر میکردند. (تاریخ مغول ص 560). همچنین تجارت لعل بدخشان و فیروزه ٔ نیشابور و اطلس و پارچه های زربفت مرو و طوس و شوشتر و موصل و یزد و کرمان و گلاب و عطرهای شیراز و اصفهان و اقسام اسلحه ٔ منقوره ٔ گرجستان و مصنوعات دستی و منسوجات ابریشمی تبریز به بازرگانان خارجی فروخته میشد. (همان کتاب ص 571).
دوره ٔ صفویه: در دوره ٔ صفویه مهمترین قلم صادراتی ایران ابریشم بود. هر سال مقدار بسیاری از پارچه های زری و مخمل و تافته ٔ ایرانی به اروپا حمل میشد، همچنین مخمل و ابریشم خام ایران به عثمانی، مسکو، لهستان میرفت و به مصرف قلابدوزی میرسید. ساغری و تیماج کشور را به هندوستان و ژاپن میبردند و روناس ایران به هندوستان فروخته میشد. ترشی میوه نیز یک رشته ٔ عمده ٔ تجارت ایران بود که به هندوستان فروخته میشد. گلاب و سایر عطرها را نیز بدان کشور میفروختند. پسته ٔ قزوین، بادام یزد و کرمان و کشمش و آلو هم از راه هرمز به هندوستان میرفت. هر سال مقدار بسیاری جعبه های مربا از بصره به هندوستان حمل میشد و مسلمانان و پرتغالیها خریدار آن بودند. مقداری کثیر میوه ٔ خشک نیز از آذربایجان به توقات و دیاربکر و نینوا حمل میکردندکه از آنجمله زردآلو است. و مقدار کمی از پارچه های منقش که خشن و پست است به خاک عثمانی میبردند. تجارت حیوانات اهلی نیز سود فراوان داشت، عدد بسیاری شتر به ارمنستان و آناطولی میفروختند. گوسفند ایران را تا اسلامبول و ادرنه هم میبردند. (از تاورنیه صص 891- 895). فتنه ٔ افغان امنیت طرق و شوارع را بهم زد و بالنتیجه تجارت ایران رو به انحطاط گذاشت و نادرشاه هم هرچند در اصلاح وضع اقتصادی کشور اهتمام داشت، لکن کارشکنی همسایگان و مخصوصاً دولت عثمانی و نیز انقلابهای داخلی اقدامات اصلاحی او را عقیم گذاشت.
عهد قاجاریه: در دوره ٔ قاجاریه، گذشته از نفت، خشکبار، قالی که به ممالک غرب میرفت و برنج و ماهی که به روسیه حمل میشد، چوب چپق شیراز هم یکی از ارقام مهم صادراتی بود که به استانبول میفرستادند، و عمال عثمانی آن را به صورت انحصار درآورده بودند، تا آنجا که در ماده ٔ دوم معاهده ٔ ارزنهالروم مقرر گردید که تجارت چوب چپق بعدها به انحصار نیفتاده و سوداگران ایرانی آزاد هستند به هرکه خواهندبفروشند. تنباکو و توتون نیز یکی از ارقام صادراتی بود.
قرن اخیر: از اوائل این قرن صادرات ایران دچار شکست فاحشی شد و این مسئله مولود عواملی چند است که از جمله ٔ آنها عدم امنیت طرق و شوارع، بی اعتنائی دولت های وقت به اوضاع اقتصادی کشور، و عدم اهتمام بازرگانان در تهیه ٔ جنس مرغوب بود. و تنها بازار شیلات و نفت بود که نسبتاً ثابت ماند. در سنوات اخیر یعنی قبل از جنگ جهانگیر دوم دولت از یک سو بازرگانی را در انحصار خود درآورد و با این عمل بر میزان صادرات کشور افزود و از واردات آن کاست و از سوی دیگر شرکت ها را تحت نظر گرفت و بازرسانی برای نظارت در تهیه ٔ کالاهای مرغوب و طرز عدل گیری و بسته بندی آن گماشت و با این اقدام صادرات کشور تا اندازه ای افزایش یافت. صادرات کنونی ایران بجز نفت وشیلات عبارت است از: روده، میوه های خشک، برنج، دانه ها و میوه های روغن دار، گیاههای دارویی و صمغی، کتیرا و اقسام صمغ، پوست و متعلقات آن، پیله، ابریشم، پشم، کرک و مو، پنبه، فرش.

فرهنگ معین

جمع صادره.، آن چه از محلی خارج کنند و به جایی دیگر فرستند، کالایی که از کشوری به کشور دیگر ارسال شود. [خوانش: (~.) [ع.]]

فرهنگ عمید

[مقابلِ واردات] (اقتصاد) کالاهایی که از کشوری به کشور دیگر فرستاده می‌شود،
[جمعِ صادَره] [قدیمی] = صادر

حل جدول

مقابل واردات

فرهنگ فارسی هوشیار

به گونه ی رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر