معنی صبحانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
صبحانه. [ص ُ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) ناشتایی. زیرقلیانی. ناهارشکن. صفراشکن. ناشتاشکن. لقمهالصباح. چاشنی بامداد. لُهنه. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی) متعلق به صبح. منسوب به صبح.
(صُ نِ) [ع - فا.] (اِمر.) غذایی که صبح می خورند، ناشتایی.
خوراکی که هنگام صبح میخورند،
ناشتایی
چاشت
تابلویی از خوان گری
ناشتا، ناشتایی، چاشت
ناشتایی
ناهار شکن، ناشتائی، چاشنی بامداد