معنی قاعدگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قاعدگی. [ع ِ دَ / دِ] (حامص) حیض. بی نمازی. خون دیدگی. عذر شدن. لک دیدن.

فرهنگ معین

(عِ دَ یا دِ) [ع - فا.] (حامص.) حیض، عادت ماهانه زنان.

فرهنگ عمید

جریان خون از رحم در زن غیر حامله و برخی پستانداران ماده که هر ۲۸ روز یک‌بار به مدت ۵ تا ۷ روز طول می‌کشد، عادت ماهانه، خونریزی ماهانۀ زنان، حیض، پریود، رگل،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ماهانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌نمازی، رگل، طمث، عادت‌زنانه، عادت‌ماهانه،
(متضاد) طهر

فرهنگ فارسی هوشیار

بی نمازی، عذر شدن، حیض

پیشنهادات کاربران

پریوددشتان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر