معنی قدیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قدیر. [ق َ] (ع ص) توانا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ان اﷲ علی کل شی ٔ قدیر. (قرآن کریم). || پخته در دیگ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

قدیر. [ق ُ دَ] (ع اِمصغر) مصغر قِدر. دیگ کوچک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

قدیر. [ق َ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

توانا، یکی از نام های خداوند. [خوانش: (قَ) [ع.] (ص.)]

فرهنگ عمید

از نام‌ها و صفات باری‌تعالی،
(صفت) [قدیمی] دارای قدرت، توانا،

فرهنگ فارسی هوشیار

دارای قدرت

فرهنگ فارسی آزاد

قَدِیْر، بسیار توانا- دارای قدرت- از اسماءالله است،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر