معنی مؤدب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مُ ءَ دِّ) [ع.] (اِفا.) ادب آموزنده، ادب آموز، تربیت کننده، مربی. ج. مؤدبین.

(مُ ءَ دَّ) [ع.] (اِمف.) تربیت شده، ادب آموخته، باادب.

فرهنگ عمید

ادب‌آموخته، باادب،
[قدیمی] تربیت‌شده،

ادب‌آموزنده، تربیت‌کننده، معلم،

فرهنگ فارسی آزاد

مُؤَدِّب، اَدب آموزنده،

مُؤَدَّب، اَدب آموخته، با اَدب،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر