معنی متمرکز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
متمرکز.[م ُ ت َ م َ ک ِ] (ع ص) فراهم آمده و مرکز یافته. جمع شده در یک جای. جای گرفته در مکانی. و با کردن و شدن و ساختن مستعمل است. رجوع به تمرکز و مرکز شود.
در مرکز جای گیرنده، فراهم آمده و جمع شده در یک نظام، متوجه و معطوف، دارای تمرکز. [خوانش: (مُ تَ مَ کِ) [ع.] (اِفا.)]
تمرکزیافته، یکجا جمعشده، متوجه، معطوف
جمع شده در یک جای
مُتَمَرکِز، مرکزیَّت یابنده، در یک مرکز جمع شونده،