معنی مطلقه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مَ طَ لّ قَ یا قِ) [ع. مطلقه] (اِمف.) زن طلاق داده شده، طلاق داده.

فرهنگ عمید

ویژگی زنی که شوهرش او را طلاق داده باشد، طلاق‌داده‌شده،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جداشده

مترادف و متضاد زبان فارسی

اسم بی‌شو، بیوه، بی‌همسر، جداشده، طلاق‌گرفته،
(متضاد) متاهل

فرهنگ فارسی هوشیار

مطلقه در فارسی مونث مطلق بنگرید به مطلق مطلقه در فارسی هلیده کالم کالمه (زنی را گویند که شوهرش مرده یا طلاق گرفته باشد) (اسم) مونث مطلق جمع: مطلقات. (اسم) مونث مطلق زنی که شوهرش او را اطلاق داده باشد طلاق داده جمع: مطلقات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر