معنی نبوت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نبوت. [ن ُ] (ع مص) برآمدن پستان دختر. (از ناظم الاطباء) (آنندراج) (از منتهی الارب).

نبوت. [ن َب ْ بو] (ع اِ) شاخه ٔ رُسته از درخت. (از معجم متن اللغه) (اقرب الموارد). || عصای مستوی، و این لغتی است مصری. (از معجم متن اللغه) (از اقرب الموارد از تاج). ج، نبابیت.

نبوت. [ن ُ ب ُوْ وَ] (ع اِمص) پیغامبری. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از السامی). رسالت. (ناظم الاطباء). پیغمبری. (ترجمان علامه ٔ جرجانی) (غیاث اللغات). خبر دادن از جانب خدا به وحی و الهام که لفظ فارسیش پیغمبری است. (فرهنگ نظام):
تا وزارت را بدو شاه زمانه بازخواند
زو وزارت با نبوت هرزمان همسر شود.
فرخی.
با نبوت چه کار بود او را
چون برفت از پی رسن کرباس ؟
ناصرخسرو.
به یاری خواست بر حمل نبوت
علی را سید سادات دو جْهان.
ناصرخسرو.
و اشارت حضرت نبوت بدین معنی وارد است. (کلیله و دمنه). و آخر ایشان در نبوت و اول در رتبت... ابوالقاسم محمدبن عبداﷲ... بن عبدمناف العربی را برای عز نبوت و خاتمت رسالت برگزید. (کلیله و دمنه).
حق به شبان تاج نبوت دهد
ورنه نبوت چه شناسد شبان ؟
خاقانی.
چون نوبت نبوت او در عرب زدند
از جودی و احد صلوات آمدش صدا.
خاقانی.
آسمان نبوت ار مه را
چون گریبان صبحدم بشکافت.
خاقانی.
این سید شعله ای بود از نور نبوت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 247).
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد.
سعدی.
سنان لسان و تیغ بیان و الشعراء یتبعهم الغاوون از هیبت جلال نبوت... (مقدمه ٔ حافظ). || خبر دادن. (غیاث اللغات). اخبار از غیب. پیشگوئی. (یادداشت مؤلف).

نبوت. [ن َب ْ وَ] (ع مص) نبوه. نفرت کردن. تجنب. دوری و اعراض کردن: اگر نبوتی و نفرتی بینم جهد کنم تا آن را دریابم. (کلیله و دمنه). رجوع به نَبْوه و نَبْو شود. || بازماندن شمشیر از کار. نبوه. رجوع به نَبْوه شود.

فرهنگ معین

(مص ل.) نفرت کردن، دوری کردن، (اِمص.) نفرت، اعراض. [خوانش: (نَ وَ) [ع. نبوه]]

(نَ بُ وَّ) [ع.نبوه] (اِمص.) پیامبری، رسالت.

فرهنگ عمید

نفرت داشتن، نفرت طبع از چیزی و نپذیرفتن آن،
کند شدن شمشیر، کارگر نشدن شمشیر،
کم شدن بینایی،

پیغمبری، پیمبری،
خبر دادن از غیب یا از آینده به الهام خداوند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیامبری، پیغامبری، رسالت، آگاهی‌دادن، خبردادن

فرهنگ فارسی هوشیار

خبر دادن از جانب خدا به وحی به الهام، پیغامبری، رسالت

فرهنگ فارسی آزاد

نُبُوت، گیاهان (مفرد: نَبت)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری