معنی مقررات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مقررات. [م ُ ق َرْ رَ](ع اِ) ج ِ مقرره. رجوع به مقرره شود. || در اصطلاح اداری و حقوقی ایران در دو مورد بکار رود: الف - به معنی عام شامل قانون، تصویب نامه، آئین نامه، بخشنامه و هر چه که ضمانت اجرا داشته باشد ب - به معنی خاص در مقابل قانون(به معنی اخص) استعمال می شود.(ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی). ||(اصطلاح حقوق) تصمیمات و اقداماتی راجع به اعلان و اجرای قوانین که توسط وزرا(مقررات وزارتی) یا استانداران(مقررات ایالتی) یا شهرداری(مقررات شهرداری). یا برخی دیگر از مراجع صلاحیتدار اداری گرفته می شود و کتبی است نهایت اینکه اسلوب و فرم آن با فرم نامه های اداری فرق می کند. ممکن است به صورت مقررات کلی(نظامنامه) باشد و یا مخصوص به مورد خاص و شخص معین باشد، اولی را مقررات کلی و دومی را مقررات فردی(مانند ابلاع انتصاب شخصی به سمتی)نامند.(ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات شهرداری، مقرراتی که شهرداری در زمینه ٔ اعلان و اجرای قانون وضع می کند.(ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات فردی، مقررات ناظربه اعلان و اجرای قوانین که از مرجع صالح صادر شود وناظر بخصوص مورد معین باشد مانند ابلاع انتصاب شخص معین به سمت معین.(ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات کلی، مقرراتی که در زمینه ٔ اعلان و اجرای قوانین از مراجع صلاحیتدار صادر می شود و اختصاص بخصوص مورد معین ندارد، در مقابل مقررات فردی بکار رفته است.(ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات وزارتی، مقرراتی که وزیری در مقام اعلان یا اجرای قانون وضع می کند.(ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).

فرهنگ معین

(مُ قَ رَّ) [ع.] (اِ.) امور و قواعدی که باید مراعات شوند.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آیین نامه، آیین نامه ها

کلمات بیگانه به فارسی

آیین نامه

مترادف و متضاد زبان فارسی

آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها، ضوابط، قوانین

فرهنگ فارسی هوشیار

قانون، آئین نامه، بخشنامه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر