معنی آلبوم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(بُ) [فر.] (اِ.) مجموعه ای از عکس، تصویر، تمبر، نمونه پارچه، صفحه، نوار موسیقی و غیره، جُنگ (فره).

فرهنگ عمید

دفتری با جلد مقوایی کلفت و برگ‌های ضخیم چسب‌دار با جیب‌های پلاستیکی برای نگهداری مجموعه‌های عکس‌، تمبر و غیره،
مجموعه‌ای که در آن این دفترها یا اشیا نگهداری می‌شود،
مجموعۀ آهنگ‌ها و ترانه‌های یک خواننده در یک یا چند کاست، صفحه، لوح فشرده و غیره،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جنگ

مترادف و متضاد زبان فارسی

کلکسیون، مجموعه

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی جنگ (اسم) مجموعه ای که عکس تصویر تمبر نمونه پارچه صفحات موسیقی و غیره را بر اوراق آن الصاق کنند.

پیشنهادات کاربران

دفتر عکس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر