معنی حنانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حنانه. [ح َن ْ نا ن َ] (اِخ) استن حنانه، نام ستونی است که از چوب بود و حضرت رسول پشت بدان تکیه داده خطبه میخواندند و چون منبر مقرر شد و بر منبر برآمدند و خطبه خواندند، از آن ستون ناله برآمد مانند طفلی که از مادر جدا شود. (غیاث) (آنندراج):
استن حنانه از هجر رسول
ناله میزدهمچو ارباب عقول.
مولوی.
گرنبودی چشم دل حنانه را
چون بدیدی هجر آن فرزانه را.
مولوی.
(حَ نّ نِ) [ع. حنانه] (ص.) بسیار ناله کننده.
نالهکننده،
مویهگر، نالان، نوحهگر
کمان، کمان بانگ آرنده، نالنده نالان (صفت) بسیار ناله کننده نوحه کننده ستون حنانه.