معنی سوسو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
روشنایی اندک که در شب از دور به نظر آید،
روشنایی کم که از چراغ به چشم بخورد،
* سوسو زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] روشنایی دادن چراغ کمنور،
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرتوک، کورسو، نورضعیف
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.