معنی ورزشکار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ورزشکار. [وَ زِ] (ص مرکب) کسی که به ورزش علاقمند است و پیوسته ورزش میکند. (یادداشت مؤلف). || نیرومند.

فرهنگ عمید

کسی که ورزش می‌کند، ورزش‌کننده،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بازیکن، بسکتبالیست، تنیس‌باز، دونده، شناگر، فوتبالیست، کشتی‌گیر، والیبالیست، ورزشدوست، وزنه‌بردار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر