معنی بازرس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بازرس. [رَ / رِ] (نف مرکب) مفتش. کسی که ازطرف وزارتخانه ها و اداره ها بکارهای کارمندان و کارکنان رسیدگی کرده درستی یا نادرستی کارهای آنها را برئیس یا وزیر آگهی میدهد و پیشتر مفتش نامیده میشد. (لغت مصوبه ٔ فرهنگستان).

فرهنگ معین

(رِ) (اِفا. اِمر.) کسی که مأمور رسیدگی به کارهای یک فرد یا یک مؤسسه و اداره است.

فرهنگ عمید

کسی که از طرف اداره یا وزارتخانه‌ای مٲمور شود که به کارهای یک اداره یا بعضی از کارمندان آن رسیدگی کند، مفتش،

حل جدول

وارس، ناظر، مفتش، کارآگاه

مفتش

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناظر، کارآگاه، مفتش

فرهنگ فارسی هوشیار

مامور جهت رسیدگی به کارهای اداره دیگر یا کارمندان آن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر