معنی ساندویچ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ساندویچ. (انگلیسی، اِ) نانی که درمیان آن چند نوع غذا از قبیل: مرغ، تخم مرغ، گوجه، خیار و غیره گذارده باشند. نان را از وسط دو نیم کنندو در میان آن ژامبون یا نوع غذای دیگر قرار دهند.

ساندویچ. (اِخ) رجوع به هاوایی شود.

فرهنگ معین

(نْ دِ) [انگ مأخوذ از نام واضع آن.] (اِ.) بزم آورد، قطعه نانی که آن را به دو قطعه بخش کرده داخل آن را سس یا کره مالیده گوشت، تخم مرغ پخته، خیارشور، گوجه - فرنگی و غیره جای دهند.

فرهنگ عمید

نوعی خوراک سرد یا گرم که از دو تکه نان و مقداری گوشت، کالباس، مرغ، تخم‌مرغ، پنیر، کره، خیارشور، گوجه، کاهو، و امثال آن تهیه می‌شود،

حل جدول

بزم آورد

بزم‌آورد

فرهنگ فارسی هوشیار

نانی که در آن چند نوع غذا گذارده باشند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر