معنی میترا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

میترا. (اِخ) مهر. رجوع به مهر شود.

فرهنگ معین

فرشته موکل بر مهر و محبت، فرشته نگهبان راستی و عهد و پیمان، مظهر روشنایی و فروغ. [خوانش: (اِ.)]

حل جدول

الهه خورشید ایران باستان

مترادف و متضاد زبان فارسی

خورشید، خور، شمس، مهر،
(متضاد) ماه، قمر

فرهنگ فارسی هوشیار

مهر، مظهر روشنایی و فروغ، خورشید

فرهنگ پهلوی

مظهر دوستی و محبت و صلح وصفا و روشنایی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر