جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی آمپر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آمپر. [پ ِ] (فرانسوی، اِ) واحد شدت جریان الکتریک.

فرهنگ معین

(پِ) [فر.] (اِ.) واحدی برای اندازه - گیری شدت جریان برق.، ~ کسی بالا رفتن کنایه از: خشمگین شدن وی.

فرهنگ عمید

واحد اندازه‌گیری شدت جریان الکتریسیته،

حل جدول

یکاى شدت جریان برق

واحد سنجش جریان الکتریکی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شتابه

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی شتابه (اسم) واحد مقیاس جهت اندازه گرفتن شدت جریان برق و آن عبارتست از مقدار جریان الکتریسیته که در یک ثانیه بتواند 118 را میلی گرم نقره را از یک نمک محلول نقره در کاتد رسوب دهد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
آمپر: آمپر. [پ ِ] (فرانسوی، اِ) واحد شدت جریان الکتریک. آمپر: (پِ) [فر.] (اِ.) واحدی برای اندازه - گیری شدت جریان برق.، ~ کسی بالا رفتن کنایه از: خشمگین شدن وی. آمپر: واحد اندازه‌گیری شدت جریان الکتریسیته، آمپر: یکاى شدت جریان برق آمپر: واحد سنجش جریان الکتریکی آمپر: شتابه آمپر: فرانسوی شتابه (اسم) واحد مقیاس جهت اندازه گرفتن شدت جریان برق و آن عبارتست از مقدار جریان الکتریسیته...