معنی اضطراری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اضطراری. [اِ طِ] (ص نسبی) منسوب به اضطرار. (ناظم الاطباء). ضروری. رجوع به اضطرار شود.

فرهنگ معین

منسوب به اضطرار، ضروری، الزامی. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (ص نسب.)]

حل جدول

فرسماژور

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

نیازین

مترادف و متضاد زبان فارسی

اجباری، الزامی، ضروری، ناچاری

فرهنگ فارسی هوشیار

ناگزیر (صفت) منسوب به اضطرار، الزامی ضروری.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر